انگشترهای زینتی از گذشتههای دور و ساخت شده با مواد مختلف از محبوبترین جواهرات، در بین تمام سنین و تمام قشر جامعه بودند. هر کدام میتوانند نمادی داشته باشند؛ از عشق تا مرگ. با اندازههای متفاوت از حلقههای طرحدار بازو تا انگشترهای نگیندار بزرگ. در این نوشته به بررسی این انگشترها در دورههای مختلف تاریخ میپردازیم تا با سرگذشت آثاری که امروزه دوباره محبوب شده و به میان آمدند، آشنا شویم.
رنسانس دوران گلدسمیت بود. در مقایسه با سادگی نسبی جواهرات قرون وسطی ، طلا کاری در طول رنسانس به سطوح جدیدی از ساخت و طراحی رسید. در این دوره هنر مجسمه سازی و نقاشی به سطح بالایی از تسلط و زیبایی هنر هنرمندان رسیده, و با تاثیرات فراوان بر ساخت طلا و جواهر، به عمق جزئیات و دقت رفته و آثار بینظیری پدید آمد. از هنرمندان تحسین برانگیز این دوره: نقاش و مجسمه ساز donatello ، نقاش botticelli و مجسمه ساز و سازنده طلا Benvenuto Cellini همه به عنوان سازندگان طلا آموزش دیده و سپس مسیر خود را تغییر دادند. مهارت ساخت، در تمام انواع طلا و جواهر، اما بیشتر در انگشترها آشکار بود. با توجه به علاقه به مجسمه سازی و نقاشی ، انگشترها اغلب در نقوش اسلیمی با طرح های شلوغ و گلدار پوشیده میشدند.
انگشترها با طراحی قرینه، دارای نوآوری نسبت به زمان خود، با محفظهای که عطر یا گاهاً سم در آن قرار داشت از دیگر جواهرات پر کاربرد بودند. از سنگ های رنگی محبوب این دوره، روبی ، یاقوت کبود ، و زمرد را میتوان نام برد. انگشترها در قرون وسطی در انشگتهای متفاوت و حتی بند انگشت نیز پوشیده میشدند.در اواخر رنسانس علاوه بر پوشیدن انگشتر به صورتهای متفاوت، از حلقههای بزرگتر که تا بالای آرنج بالا آمده نیز، به عرصه مد ورود کرد.
در رنسانس انگشترها ی تزئینی که بیشتر توسط بانوان آن دوره، با طرح برجسته پرتره به نام (intaglios (پوشیده میشد. همانند بسیاری از تمدنها جواهرات نشانه مقام و منسب خانوادگی بودند.
انگشتر (bloodstone) با سنگ قیمتی از جواهرات به نام این دوره بوده است. انگشترهای خاتمکاری شده را تاجران میپوشیدند. این انگشترها در عین سادگی دارای یک سنگ طرحدار بودند. در برخی از مراسمهای ازدواج از این انگشتر استفاده میشد.
عشق و دوستی تم بسیاری از انگشترهای دوران رنسانس بود. طرح قلب با کمان از نقوش بسیار آشنای این دوره است که با سنگ زینتی قرمز و بسیار ظریف کار میشد.
در این دوره اعتقاد بر این بود با استفاده از انگشترهایی که طرح برگ دارند، نماد حفظ سلامتی است و حتی با استفاده از این انگشترها زخم فرد درمان میشود.
در این دوره همچنین نماد حیوان سگ و اسب شاخدار که امروزه نیز بسیار محبوب است، در جواهرات بسیار استفاده میشد. نماد سگ نمادی از وفاداری در بین عشاق مرسوم بود.
انگشتر gimmel, از دیگر جواهرات زیبای این دوره است. این انگشترها با جزئیات بسیار زیاد از جمله طرحهای برجسته، نگینکاری، طرح نوشته و طراحیهای پیچیده و گاهاً با تک سنگ زینتی برجسته تزئین میشدند. با توجه به ارزش و مقام فرد، نگین و سنگهای این انگشتر قیمتی بوده و تغییر میکرد. در این انگشتر از گروه رنگهای متضاد برای جلوه بیشتر استفاده میشد که از جمله ترکیب قرمز و سبز یا آبی با طلای زرد، از نمونههای محبوب بوده است.
یادآور مرگ و زندگی پس از آن مدت زیادی است که یک نماد پرطرفدار در طلا و جواهر بوده؛ انگشترها نیز از این نماد بی بهره نیستند. در گذشته, چنین نمادهایی از جمله اسکلت بدن انسان, جمجمه و استخوان که شاعران و فیلسوفان از آن استفاده میکردند، نماد زندگی وارونه و باورهای زندگی دوباره یا پس از مرگ بود.. در قرون وسیطی این نماد با جملات قصار مربوط به طبیعت گذرا از زندگی، لذت زودگذر آن که معمولا به همراه تصاویر یا تاکید برزندگی عادلانه و اخلاقی در انتظار قضاوت الهی همراه بود، به میان آمد. در رنسانس این سنت و باورها ادامه داشت و شاهد انگشترهایی با طرح تابوت، اسکلت و جمجمه تزئین شده بودند، هستیم.
به عنوان مثال ، طراحی استادانه باقی مانده از رنسانس، وسط جمجمه وزغ و مارهایی مشاهده میشوند که یادآور نقل قول کتاب مقدس است که بخاطر اعمالش این خزندگان با او همراه شدهاند.
قرن هفدهم
در اواخر قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم میلادی, شاهد تغییر اساسی در سبک طلا و جواهرات ، الخصوص انگشترها، به وجود آمد. همانطور که در دوره رنسانس طلاکاری برجسته شد، از نیمه قرن شانزدهم سنگهای قیمتی و رنگی محبوب شدند. اصلاحات و ظریفکاریها در برش و تکنیک های foiling منجر به تنوع بیشتری از اشکال، نمایش زیبایی از سنگهای زینتی و قیمتی را پدید آورد. میناکاری دیگر تنها محدود به دو رنگ سفید و سیاه نبود. کماکان محبوبیت ترکیب طلا و سنگ های قیمتی رنگی مشاهده شده و ورود بیشتر الماس در جواهرات نقره و طلای سفید را در آثار میبینیم. سنگهای بزرگ از جواهرات کم کم حذف شده و جای خود را به سنگهای ظریف و برشهای زیبا دادند. این سنگها علاوه بر انگشترها و سایر جواهرات، در شانههای سر اشراف زادگان استفاده میشد که امروز در موزهها شاهد این آثار زینتی هستیم. طرحهای ستاره، برگ و صلیب تزئین شده با این سنگهای رنگی بسیار محبوب بودند.
شیوع بیماریهای واگیر که منجرب به مرگ، بخشی غیر قابل اجتناب از زندگی روزمره در 1700 بود. ادامه آفتها ، فقر گسترده ، قحطی ، و جنگ، موجب ظهور و پوشیدن گروهی از انگشترهای یادگاری با نام memento mori شد. کاربردهای متعدد این انگشتر: انگشترهای عروسی با جمجمه بین دو دست ، انگشترهای جمجمه و استخوان، مورد استفاده قرار گرفت. در کنار سنگهای قیمتی، ورود انگشترهای memento mori که مقرون به صرفهتر بودند، محبوب شدند.
در نیمه دوم قرن هفدهم ، memento mori ها با انگشترهای مرسوم برای عزاداری ترکیب شدند. جزئیات این انگشترها شامل نام فرد، لقب فرد، تاریخ تولد و تاریخ وفاتش بود. یک بند طلای ساده یا یک بند از طلای میناکاری شده که در همه جای انگشتر نماد و مشخصات نوشته میشدند. تاریخچه اولین استفاده از این انگشترها به اعدام پادشاه انگلیسی چارلز من در ۱۶۴۹ نسبت داده میشود.
قرن هجدهم
جواهرات دوران پادشاهان جرج نورانی، ظریف و چشمگیر بودند.. این جواهرات سبکی عجیب اما زیبا نسبت به زمان خود داشتند. انگشترهایی که در روز پوشیده شده با سنگهایی که به رنگ روشن و طراحیهای نامتقارن مرسوم بودند. این سبک rococo نام دارد. در نمونههایی علاوه بر مینا کاری بر روی انگشترها، طرح آلات موسیقی را بر روی جواهرات این سبک دیده شده است.
در این دوره انگشتر با سنگ بزرگ که با مرواریدها یا الماسها احاطه شدهاند دیگر محبوب نبودند؛ بلکه انگشترهایی با طراحی سادهتر که از دو طرف توسط گلهای رز کوچک که الماس تراش خردهای را احاطه کردهاند، پا به عرصه دنیای جواهرات نهادند.
نقره در جواهرات دوره جرج
با پیشرفتهای صورت گرفته در صنایع مختلف و صنعت برش و ساخت جواهرات، علاوه بر برشهای ظریف سنگها، برش فلزات از جمله طلا و الخصوص نقره در این دوران بسیار گسترش یافت. از همین دوره استفاده از نقره و فروختن جواهرات غیر اصل بجای جواهرات اصل افزایش یافت. برای مثال سنگهای رنگی ارزان قیمت بر روی انگشتری از جنس نقره که با طلا یا رنگ پوشیده شده بود قرار داده و میفروختند. جالب است بدانید از معیارهای سنجش سنگهای قیمتی، درخشش آنها در نور آفتاب و عدم تغییر رنگشان بود. از سنگهای قیمتی محبوب این دوران, علاوه بر الماس، یاقوت، زمرد، یاقوت کبود، آمیتیست، گارنت، توپاز صورتی، فیروزه، و عقیق را میتوان نام برد.
در جواهرات قرن هجدهم، ریشهی فرهنگ و سنت رم و یونان باستان را میتوان در شباهتهایی که در بین جواهرات وجود دارد را مشاهده کنیم.
بار دیگر انگشترهای خاتمکاری، محبوب شد و با تقویت هنر حکاکی روی گوهر به خصوص در رم زنده شد. طیف گسترده ای از موضوعات از جمله: جزئیات شهرهای باستانی ، مجسمهها، پادشاهان همان زمان ، قهرمانان نظامی و نویسندگان محبوب به عنوان سوژههای طراحی بر روی انگشترها انتخاب شدند. تقاضا برای این جواهرات دستساز با تمم باستانی بسیار زیاد شد. یکی از شناخته شده ترین آثار این دوره، در لندن توسط James Tassieساخته شده است. در این جواهر با ترکیب سنگتراشی مدرن و طرح باستانی به قیمت 15 هزاردلار به فروش رفته است.
انگشترهای رمانتیک
دوره جرجها که سالهای بین 1714 تا 1830 را شامل میشد، بسیار با روحیه عاشقانه و جشن گرفتن پیوندهای دوستی همراه بود. حلقه های فده Fede و گیمل gimmel همچنان محبوب بودند. نقوش قلب در این دوره بسیار استفاده میشد. از نمادهای دیگر عشق و احساسات، گرههای عاشقان، کلیدها و قفلهای قفل شده ، لاکپشتها ، مشعلهای شعلهور را میتوان نام برد. مو (موی سر) همچنین در بسیاری از انگشترهایی که نمادی از حس عمیق دو نفر بودند، بسیار پرطرفدار بود. احساسات یک عنصر مشترک میان تمام انسان هاست که به روشهای مختلف از گذشته تاکنون نشان داده میشود.
حلقههای ازدواج در این دوره از نوارهای ساده طلا یا نقره تا انگشترهای پر زرق و برق مزین شده با الماس، مرسوم بودند. غالبا طراحی انگشترهای الماس نشان با دو حلقه از هر طرف به حالتی که از الماس محافطت میکنند، ساخته میشدند. از همان دوران حلقه ازدواج بر انگشت حلقه دست چپ پوشیده میشد. همچنین پوشیدن حلقه ازواج توسط آقایان کمتر مرسوم بود، اما از این دوره به بعد، آقایان نیز حلقه ازدواج را در انگشت حلقه، میپوشیدند.
اگر مطالعه مطلب ” سرگذشت انگشترها از رنسانس تا پادشاهان جرج ” برای شما مفید بود، مطالب زیر را نیز مطالعه بفرمائید: