مروارید برای قرنها نشان اصالت و اشرافیت بوده است. حالا سؤال میکنیم چرا قیمت مروارید زیاد است؟ چرا قیمت یکسانی با سنگ سفید معمولی ندارد؟ چرا این گوهر محبوب پادشاههای مشرق زمین و ملکههای مغرب زمین بوده؟ معیار تعیین قیمت مروارید چیست؟
مروارید از زمان قدیم تا به امروز محبوبیت خود را حفظ کرده است. این امر را میتوان در نقاشی ملکههایی که در غرب بودند تا عکسهایی که از پادشاههای هند به جا مانده، و این روزها در مراسمهای فرش قرمز دید.
در مراسم مِت گالا (Met Gala) چند سال پیش اوما تورمن (Uma Thurman)، بازگر معروف فیلم داستان عامه پسند (Pulp Fiction) و سری بیل را بکش (Kill Bill)، لباسی پوشیده بود که روی دنباله آن بیش از 3000 عدد مروارید کار شده بود.
در همان مراسم ریحانا (Rihanna) با استایلی اگزوتیک و تماما پوشیده شده از مروارید ظاهر شد. (عکس ابتدا نوشته)
و در مراسم گرمی (Grammy) همان سال کاردی-بی (Cardi B) روی دست همه بلند شد و لباسی پوشید که او را مثل مرواریدی میان صدف نشان میداد.
به گفته جواهر شناس مرکز جواهر شناسی آمریکا(GIA)، قمیت گذاری بر روی مروارید سختترین نوع قیمت گذاری بر جواهر است. قسمتی از این قیمت گذاری مربوط به استفاده از تکنولوژی است و قسمت دیگر مربوط به دقت جواهر شناس. چون ممکن است با یک نظر شخصی یک گوهر بی ارزش را بشدت با ارزش کند و برعکس.
قیمت مروارید متفاوت است. از مرواریدی که جدیدا در امارت متحده عربی یافت شده، مربوط به حدود 6 هزار سال قبل است و قیمتی ندارد تا مرواریدی که طبقه متوسط جامعه هم میتواند آن را تهیه کند.
گرانترین مروارید جهان مربوط است به قسمتی از جواهرات ماری آنتوانت (Marie Antoinette)، آخرین ملکه فرانسه قبل از انقلاب کبیر فرانسه. با اینکه مردم از ملکه بیزار بودند و در وسط میدان شهر او را گردن زدند اما در سال 2018 گوشواره مروارید او به قیمت 32 میلیون دلار به فروش رفت.
مروارید طبیعی در برابر مروارید پرورش یافته
کمتر جایی در کره زمین باقی مانده است که دست نخورده و انسان آن را خراب نکرده باشد. شاید بتوان گفت آخرین مکان درست نخورده در استرالیا واقع است. هزاران کیلومتر خط ساحلی منتهی به صخره که امروز به مانند 200 سال قبل استرالیا که هنوز اروپاییان پا به آنجا نگذاشته بودند تا آن را تغییر دهند، دست نخورده است.
در آن قسمت از استرالیا در زیر آب، که به دریای جنوب معروف است، رازهایی پنهان شده. در دریای جنوب صدف خوراکی میتوان پیدا کرد که ظاهر بیرونی چندان زیبایی ندارد. ولی در دل خود یکی از زیباترین و با ارزشترین چیزها در زمین را پنهان کرده است.
هر صدفی که بتواند برای خود پوسته درست کند، توانایی تولید مروارید را هم دارد. بنابراین صدف خوراکی و حلزون دریایی توانایی تولید مروارید را دارند.
صدف دریای جنوب حدود 30 سانتی متر قطر دارد و گفته شده تا 40 سال عمر میکند. این صدف یکی از با ارزشترین مرواریدها را تولید میکند. چند سال پیش یک عدد مروارید از این دریا به قیمت 15 میلیون دلار فروخته شد.
معلوم نیست که مروارید طبیعی در ابتدا چطور بوجود میآید، اما یک نظریه وجود دارد که در آن گفته شده وقتی یک موجود زنده کوچک از پوسته و سپر صدف عبور کرده و به داخل آن راه پیدا کند، صدف واکنش دفاعی از خود نشان داده و دور آن موجود را با یک ماده خواهد پوشاند.
به این ماده اولیه، «مروارید مادر» یا در اصطلاح علمی «نیکر» میگویند که مقاومت آن از بتن بیشتر است. جنس مروارید مادر از جنس قسمت داخلی صدف است.
بعد از چندین و چند سال و اضافه شدن لایهها، این ماده خارجی و مزاحم به مروارید تبدیل خواهد شد.
اگر تصور میکنید الآن باید بار و بندیل خود را ببندید و به کنار دریایی رفته، دست بیندازید تا از صدف مروارید بیرون بکشید، باید بگوییم که متأسفیم. چون پیدا کردن مروارید طبیعی اصلا به این آسانیها نیست و شانس پیدا کردن آن واقعا پایین است. یعنی از هر 10000 صدف، تنها یک صدف مروارید دارد.
مروارید پروش یافته
در مروارید پرورش یافته، جسم خارجی بطور اتفاقی وارد صدف نمیشود بله توسط انسان به بدن صدف اضافه میشود.
به این جسم خارجی «صدف اهدایی» میگویند. بعد از آن طبق روال قبلی صدف شروع به تولید و ترشح مادر مروارید میکند تا مروارید ساخته شود.
اما روند تولید مروارید پرورش یافته نسبتا کوتاهتر از مروارید طبیعی است. دلیل آن چیست؟
تفاوت مروارید پرورش یافته و طبیعی
در مرکز جواهر شناسی آمریکا برای تشخیص این موضوع از اشعه X استفاده میکنند.
در زیر اشعه X، مروارید طبیعی به شکل پیاز دیده خواهد شد، لایه به لایه. چون در طول سالیان صدف مدام ماده از خود ترشح کرده و این مواد لایهها روی همدیگر نشستند.
اما مروارید پروش یافته به شکل پرتقال دیده خواهد شد، یک لایه و یک مرکز بزرگ. مرکز بزرگ همان صدف اهدایی است که توسط انسان داخل آن قرار داده شده و لایه همان مادر مروارید است که توسط خود صدف ترشح کرده.
تاریخچه مروارید پرورش یافته
قدمت پرورش مروارید به حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح در محدوده چین برمیگردد.
اما کسی که این صنعت را رونق داد کسی نبود جزء کوکیچی میکیموتو(Mikimoto Kōkichi). او در قرن 19 در زاپن به دنیا آمد. تمام زندگی خود را صرف این کرد تا بداند چطور میتوان مرواریدی پرورش داد که به اندازه مروارید طبیعی زیبا باشد.
در این راه شکستهایی وحشتناک خورد و چندین و چند بار با ورشکستگی دست و پنجه نرم کرد تا بالاخره روزی توانست این کار را واقعا انجام دهد.
البته که مانند هر انسان پیشروی دیگری، در ابتدا کسی او را جدی نگرفت، بعد کسی یافته او را جدی نگرفت و وقتی قضیه تولید مروارید پرورشی جدی شد همه به مخالفت با او برخواستند. توماس ادیسون جزء معدود افرادی بود که او را تحسین و تشویق کرد تا بالاخره میکیموتو موفق شد.
در سال 1920 بواسطه تلاش میکیموتو، مروارید بطور نسبتا گسترده در دسترس مردم قرار گرفت. بعد از آن دیگر مروارید تنها برای مردم اشرافی نبود.
این روزها کوکیچی به عنوان پدر مروارید پرورش یافته شناخته شده و برند میکیموتو جزء بهترینها در جواهرات است.
پرورش دادن مروارید اصلا کار آسانی نیست. باید با مهارت یک ماده خارجی در صدف قرار داده بشود و بعد آن را به دریا برگردانند. حدود 6 ماه تا 2 سال طول خواهد کشید تا یک مروارید پرورش یافته ساخته شود.
البته که صدفها تمام مرواریدها را بطور یکسان پرورش نمیدهند. بنابراین باید آنها را ارزیابی کرد.
ارزیابی قیمت مروارید
مانند هر گوهر دیگری معمولا این ارزش گذاری توسط مراکز جواهر شناسی انجام شده و در اختیار فروشندهها قرار میگیرد.
اندازه
مثل هر گوهر دیگری، اندازه با قیمت رابطه مستقیم دارد. اندازه بزرگتر یعنی قیمت بیشتر.
به عنوان مثال برند میکی موتو مروارید نوع Akoy را بکار میبرد. این نوع مروارید بین 9 تا 10 میلی متر اندازه دارد. یا مروارید دریای جنوب و مروارید سیاه تاهیتی بین 15 تا 16 میلی متر اندازه دارند.
رنگ
رنگ مروارید ارتباط مستقیم با رنگ داخل پوسته صدف دارد. این رنگ همانطور که انتظار میرود در هر گونه مختلف است. اما نکته جالب و دور از انتظار این است که رنگ ماده خارجی هم در تعیین رنگ مروارید تأثیر دارد.
به عنوان مثال رنگ مروارید Akoy که که در بالا ذکر کردیم، سفید است. اما سفیدی مروارید از طیف صورتی تا سبز گستره است و دوباره هر کدام از این طیفها در رنگ سفید، قیمت خود را دارند.
سطح و شکل
در تمام طول تاریخ مروارید گردتر و صافتر ارزش بیشتری داشته است. بیشتر عمر کوکیچی هم صرف پیدا کردن نحوه پرورش مروارید گرد و صاف شد.
درخشش
بله درست است، درخشش. معیارهایی که قبل از این گفتیم، طبق استانداردهایی قابل تعریف و اندازه گیری هستند. اما اندازه گیری این معیار بنظر غیرممکن میآید، چون هیچ خط کشی برای این کار وجود ندارد. برای همین سختترین قسمت ارزیابی قیمت مروارید و یا بهتر بگوییم سختترین قسمت ارزش گذاری در بین تمام گوهرها، اندازه گیری درخشش مروارید است.
این کار باید توسط یک جواهر شناس انجام شود. اما همانطور که گفتیم هیچ خط کشی برای اینکار وجود ندارد. بنابراین مراکزی مثل مرکز جواهر شناسی آمریکا تعداد وسیعی نمونه از انواع مرواریدها را دارند که قبلا ارزش گذاری شدند. جواهر شناس با توجه به نمونهها و مقایسه آنها با هم، مروارید را ارزش گذاری میکند. در واقع هیچ راهی غیر مقایسه برای اینکار وجود ندارد.
اما چرا درخشش مرواریدها متفاوت است؟
سقف یک خانه شیروانی را در نظر بگیرید. بلوکها مانند پولک ماهی بطور منظم در کنار هم قرار گرفتند.
اگر از بالا به آن سقف نگاه کنیم، چیزی که خواهیم دید، سقفی تمیز و یکپارچه خواهد بود. اگر ساختار مروارید این چنین بدون عیب باشد نور را به درستی بازتاب خواهد کرد.
حالا تصور کنید بطور نامنظم تعدادی از بلوکها افتاده و یا شکسته باشند. از بالا ساختاری غیر یکنواخت خواهید شد. در شرایط که ساختار سطح مروارید عیب دارد، مروارید نخواهد توانست نور را به درستی بازتاب دهد و درخشش لازم را نخواهد داشت.
در بین تمام مرواریدها، مرواید سیاه تاهیتی گران قیمتترین نوع مروارید است.
در آخر اینکه چه مروارید طبیعی باشد و چه پرورش یافته، این جسم یک اثر هنری است. چون چیزی است که در بدن یک موجود زنده و طی سالها شکل گرفته و انسان هیچ کنترلی در کیفیت ساخت آن ندارد. همین باعث شده قیمت مروارید به حق زیاد باشد.
شاید دوست داشته باشید از فردا خوردن صدف را شروع کنید. احتمالا روزی یک چیز سفت لای دندانتان خواهد رفت. شاید آن یک مروارید باشد.
شاید دوست داشته باشید در ادامه بخوانید:
برای انگشتر نامزدی چه سنگی مناسب برای انتخاب است؟
جواهردوزی چیست؟